گاهی امیدوار میشی و گاهی ناامید
باید گفت هم امیدواری خوبه هم ناامیدی البته این نظر منه!!
امیدواری که معلومه چرا خوبه ولی الان بهتون میگم چرا ناامیدی خوبه با یه مثال ساده براتون موضوع رو روشن میکنم رفقا
تصور کنید که توی کلاس هستید و معلم ازتون درسی میپرسه و نمیتونید پاسخ بدید حالا یا کم کاری کردید و از زیر کار در رفتید? یا اینکه واقعا فراموش کردین
حالا اصل حرف من بعد این جریان شروع میشه خب از خودت کمی ناامید میشی ولی باید به خودت بگی من میتونم این ناامیدی رو تبدیل به امید کنم.
پس این ماییم که تصمیم گیرنده هستیم
حال امید را انتخاب میکنی یا ناامیدی مطلق؟!
رفیق من این فقط تویی که میتونی ناامیدی رو تبدیل به امید کنی و صفحه ی جدیدی برای زندگی خودت باز کنی?
میدونی داشتم به این فکر میکردم که ببینم چیکار کنم تا آخر عاقبتم خوب بشه و به قولی رستگار بشم یهو این جمله اومد به ذهنم
حی علی الفلاح
با این جمله کوتاه ولی پر محتوا متوجه شدم که یکی از راه های رستگاری میتونه نماز باشه
پس نمازو دست کم نگیریم به جملاتش دقت کنیم هر کلمه و هر جملش میتونه ما رو به خدا نزدیک کنه و باعث بشه رستگار بشیم.
نوشته ای از خودم